سیب  سرخ ممنوعه

ساخت وبلاگ

امکانات وب

روز میلاد من است آمده ام دست کشمبه سرو گوش عرق کرده ی دنیای خودمقول دادم که در این شعر فقط من باشمتا خودم با همه خود باشمو تنهای خودمرد انگشت تو بر سینه ی سیبست هنوزمن غلط کرده_و مغضوب خداوند شدمبعد از آن هم که تو با سنگ زدی شیشه شکستمن خریدار تنو جای کمربند شدمشک نکن بی من از این وضع گذر خواهی کردبه نشانی که نمانده است بدنم فکر نکنمن که ازمنطق و دستور حقیقت گفتمبه مضامین مجازی تنم فکر نکنباز با این همه هروقت غمی شیه کشیمن همین نبش کنارو چمنم فکر نکنقول دادم که در اندیشه خود حبس شومدل به بالاو بلندای خیالی ندهمدوست دارم که خودم پشت خودم باشمو بسبه تن هیچ عقابی پرو بالی ندهمتو که رفتی پی تابو تپش رود بروبه قدمهای اسیر لجنم فکر نکنمن به دستان خودم گور خودم را کنده امبه پذیرای دفنو کفنم فکر نکنمن محالم تو به ممکن شدنم فکر نکنو به آلودگی پیرهنم فکر نکنگرچه رو زخمیمو دست کجو تند زبانبه سرو صورتو دستو دهنم فکر نکنتو که از منزل منقل تبر آوردی بازهی به آیا بزنم یا نزنم فکر نکنبخت نامرد بزن بد به دلت راه ندهبه غم انگیزی فرزندو زنم فکر نکننفسی تازه کنو اره بکششاخه بریز به غم جوجه کلاغی که منمفکر نکن شکن نکن بی من از ورته گذر خواهی کردبه نشانی که نماند از بدنم فکر نکنمن که ازمنطق_و دستور حقیقت گفتمبه مضامین مجازی تنم فکر نکن++++++++++++باز با این همه هروقت غمی شیه کشیمن همین نبش کنارو چمنم فکر نکنیا که خاکی به سر آیینه ی بکر کنیدیا از این جا به غبار سخنم فکر کنیدشانه بر شانه ی هم پشت به هم ساییدنخورده شن ها صفو صف پشت هم انبوه شدنمثل واگیرترین حادثه دورم کردنقطعه های بدنم بافتی از کوه شدنقد کشیدم سر دوشم به لب ابر رسیدسر براوردمو دیدم که چقدر اروندمعهد کردم که اگر پای کسی فتحم کردقامتش سیب  سرخ ممنوعه...ادامه مطلب
ما را در سایت سیب  سرخ ممنوعه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sorroor بازدید : 71 تاريخ : يکشنبه 27 آذر 1401 ساعت: 20:12

دیوونه کیه؟عاقل کیه؟جونور کامل کیه؟واسطه نیار، به عزتت خمارمحوصله‌ی هیچ کسی رو ندارمکفر نمی‌گم، سوال دارمیک تریلی محال دارمتازه داره حالیم می‌شه چی‌کاره‌اممی‌چرخم و می‌چرخونم ٬ سیاره‌امتازه دیدم حرف حسابت منمطلای نابت منمتازه دیدم که دل دارم، بستمشراه دیدم نرفته بود، رفتمشجوونه‌ی نشکفته رو٬ رستمشویروس که بود حالیش نبود هستمشجواب زنده بودنم مرگ نبود؛ جون شما بود؟مردن من مردن یک برگ نبود؛ تو رو به خدا بود؟اون همه افسانه و افسون ولش؟این دل پر خون ولش؟دلهره‌ی گم کردن گدار مارون ولش؟تماشای پرنده‌ها بالای کارون ولش؟خیابونا، سوت زدنا، شپ شپ بارون ولش؟دیوونه کیه؟عاقل کیه؟جونور کامل کیه؟گفتی بیا زندگی خیلی زیباست؛ دویدمچشم فرستادی برام تا ببینم؛ که دیدمپرسیدم این آتش بازی تو آسمون معناش چیه؟کنار این جوب روون معناش چیه؟این همه راز، این همه رمزاین همه سر و اسرار معماست؟آوردی حیرونم کنی که چی بشه؟ نه والله!مات و پریشونم کنی که چی بشه؟ نه بالله!پریشونت نبودم؟من،حیرونت نبودم؟تازه داشتم می‌فهمیدم که فهم من چقدر کمهاتم تو دنیای خودش حریف صد تا رستمهگفتی ببند چشماتو وقت رفتنهانجیر می‌خواد دنیا بیاد، آهن و فسفرش کمه***چشمای من آهن انجیر شدنحلقه‌ای از حلقه‌ی زنجیر شدنعمو زنجیر باف زنجیرتو بنازمچشم من و انجیرتو بنازمدیوونه کیه؟عاقل کیه؟جونور کامل کیه؟ سیب  سرخ ممنوعه...ادامه مطلب
ما را در سایت سیب  سرخ ممنوعه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sorroor بازدید : 44 تاريخ : يکشنبه 27 آذر 1401 ساعت: 20:12

بهش گفتم روباه جان از پارسال تا الان هنوز نتونستی قالب پنیر رو از این زاغک بی حیا بگیریگفت بیخیال همه قالبای پنیر دنیادلم تنگهگفتم تو ام دلتنگی!دلتنگ کی؟گفت شازده کوچولو....گفتم منم دلتنگشم......گفت کی دوباره بر میگردهگفتم...هیچوقت.....گفت لااقل تو سالی یکبار بیا دستات بوی موهای شازده کوچولو رو میدهگفتم ...موهاشو زیاد شونه زدم...گفت...لااقل تو سالی یکبار بیا...دستات بوی موهای شازده کوچولورو میده....21 آذر 1401 سیب  سرخ ممنوعه...ادامه مطلب
ما را در سایت سیب  سرخ ممنوعه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sorroor بازدید : 45 تاريخ : يکشنبه 27 آذر 1401 ساعت: 20:12